تولد یکسالگی و دندون6
سلام عزیزتر از جان....
هورااااااااااااااااااااااا
هوراااااااااااااااااااااااااااااااا
محمدرضا جونم تولدت مبارک بیا شمع هارو فوت کن
تاصدسال زنده باشییییییییییییییییییییی
برام هیچ حسی شبیه تو نیست
کنار تو درگیر ارامشم
همین از تمام جهان کافیه
همین که کنارت نفس میکشم
برام هیچ حسی شبیه تو نیست
تو پایان هر جستو جوی منی
تماشای تو عین ارامشه
تو زیباترین ارزوی منی
پسرگلمون امروز یکساله شد........
یک سال گذشت چه سال پر برکت وشیرینی بود
یک سال از فرود فرشته اسمانی به زمین گذشت
عزیزم خدا خیلی من وبابایی رو دوس داره که همچین گلی به ما عطا کرده
خداوندا شکرت
روزی که صدایت در وجودم طنین انداز شد
شتاب تپیدن قلبم رو به فزونی یافت
امروز ثانیه ها نام تو را فریاد میزنند
ومن در اوج عشق خود را در پستوی زمان تنها حس نمیکنم
بلاخره جشن تولدت به خوبی وخوشی برگزار شد
تولدت امروز بوده ولی ما بخاطر بعضی از مهمونای عزیز دیشب گرفتیمش
عزیزم شب تولد زیاد سرحال نبودی اخه چند روز پشت سرهم تب میکردی ومامانی بهت قطره میداد شبا هم خوب نمیخوابیدی نمیدونم بخاطر دندونت بود یا سرما خورده بودی بلاخره بردیمت دکتر وگفت یکم گلو درد داره بمیرم برا پسرم حالا هم دندوناش اذیتش میکردن هم سرما خورده بود ولی خدا رو شکر چیزی نبود وبا دارو ها بهتر شدی
شب تولدت هم به بچه ها که خیلی خوش گذشت ولی پسری من یه خورده گریه میکرد وبا صدای بلند سی دی تولد هم زیاد حال نکرد وگریه میکرد وهمشم هم بغل بودی .
گلک مامانی دیروز هم یکی دیگه از اون مروارید های خوشکلت دراومد
(از پایین سمت چپ وششمین دندونی)
وحالا عکسای تولد....
برو ادامه مطلب
همه تزیینات هم کار مامانیه
منو بابایی خودمون کشتیم تا این این اقا پسر گذاشت این عکسا رو ازش بگیریم ایشاالله سال بعد وسالهای بعد پسری شاد وخندون باشه بدون هیچ مریضی..